دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب...

19 / 3 / 1391
ن : ما دو نفر

دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب...

  • اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه فرق ميکنه
  • گفت :حاج آقا يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهم 
  • گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکتون کنم 
  • گفت: من رفتني ام!
    گفتم: يعني چي؟
    گفت: دارم ميميرم 
  • گفتم: دکتر ديگه اي رفتی، خارج از کشور؟ 
  • گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد. 
  • گفتم: خدا کريمه، انشاله که بهت سلامتي ميده 
  • با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟ 
  • فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه گل ماليد سرش 
  • گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟ 
  • گفت: من از وقتي فهميدم دارم ميميرم خيلي ناراحت شدم از خونه بيرون نميومدم 
  • کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن 
  • تا اينکه يه روز به خودم گفتم تا کي منتظر مرگ باشم 
  • خلاصه يه روز صبح از خونه زدم بيرون مثل همه شروع به کار کردم
  • اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار اين حال منو کسي نداشت 
  • خيلي مهربون شدم، ديگه رفتاراي غلط مردم خيلي اذيتم نميکرد 
  • با خودم ميگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن 
  • آخه من رفتني ام و اونا انگار موندنی 
  • سرتونو درد نيارم من کار ميکردم اما حرص نداشتم 
  • بين مردم بودم اما بهشون ظلم نميکردم و دوستشون داشتم
  • ماشين عروس که ميديم از ته دل شاد ميشدم و دعا ميکردم 
  • گدا که ميديدم از ته دل غصه ميخوردم و بدون اينکه حساب کتاب کنم کمک ميکردم 
  • مثل پير مردا برای همه جوونا آرزوي خوشبختي ميکردم 
  • الغرض اينکه اين ماجرا منو آدم خوبي کرد و مهربون شدم 
  • حالا سوالم اينه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آيا خدا اين خوب شدن منو قبول ميکنه؟ 
  • گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم ميرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزيزه 
  • آرام آرام خدا حافظي کرد و تشکر، وقتی داشت ميرفت گفتم: راستي نگفتي چقدر وقت داري؟ 
  • گفت: معلوم نيست بين يک روز تا چند هزار روز!!! 
  • يه چرتکه انداختم ديدم منم تقريبا همين قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بيماريت چيه؟ 
  • گفت: بيمار نيستم!
    گفتم: پس چي؟ 
  •  
  • گفت: فهميدم مردنيم، رفتم دکتر گفتم: ميتونيد کاري کنيد که نميرم گفتن:نه گفتم: خارج چي؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجي 
  • مارفتني هستيم،مگه وقتش فرقي هم داره ؟
    باز خنديد و رفت، دل من رو هم با خودش برد! 

دوستان من هم رفتنی ام

 

مرا ببخشید از صمیم قلب...



نظرات شما عزیزان:

رسول
ساعت21:05---23 خرداد 1391
سلام خدایی مطالبت منو تحت تاثیر گذاشت من کنکور دارم زیاد درس نمیخوندم ولی تحت تاثیر قرار گرفتم یه جوری احساس بدی کردم نسبت به خودم ممنونمممممممممممممممممممممم
پاسخ: سلام خواهش ميكنم. ما هم اين وبلاگ رو جهت اين راه اندازي كرديم كه كمكي باشه براي تفكر افراد. در پايان صفحه اول ميتوانيد صفحه بعدي را بزنيد و از مطالب پيشين ما هم استفاده كنيد.


ناهيد
ساعت17:11---23 خرداد 1391
???????????????????

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، فلسفه، ،



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سیب سبز زندگی و آدرس sibezendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبلاگ ما قرار میگیرد.